شب یلدا یکی از مهمترین شبهای ایران باستان و جزو نمادهای تقویت وحدت بین اقوام و مذاهب میباشد که از دیرباز مورد توجه و اهمیت مردم در اقصی نقاط کشور واقع شده است.
یلدا و مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا میشود، سابقهای چند هزار ساله دارد و از رسوم ویژه آریاییها است؛ جشنها و شبنشینیهای این شب یک سنت دیرینه محسوب میشود که تا امروز نه تنها از ارزش آن چیزی کم نشده بلکه جایگاه بسیار ویژهای در نزد ایرانیان پیدا کرده است.
در این میان، برپایی جشن "شهو چله" یا شب یلدا در کردستان هم مانند سایر مناطق ایران، از اهمیت بالایی برخوردار و دارای تاریخی کهن است، بهطوریکه همچنان در شهرها و روستاهای این دیار به بهترین نحو ممکن برگزار میشود.
مردم کردستان در این شب با حضور در منزل بزرگان فامیل، آدابورسوم خود را به روشهای سنتی و بسیار زیبا بهجای میآورند.
از جمله رسومی که در گذشته وجود داشت و اکنون نیز در برخی از خانوادههای قدیمی و روستایی این استان باقی مانده است، خواندن داستانها، اشعار و حماسههای گذشتگان برای نسل جوان است.
از دیگر رسمهای جالبی که در این شب رایج است میتوان به خوانچه بردن برای نوعروس از طرف خانواده داماد اشاره داشت؛ تمام خوراکیهای شبنشینی شهو چله از شام گرفته تا خشکبار و میوه باید برای خانواده عروس برده شود، علاوه بر اینها معمولا پارچهای باارزش و یا قطعهای طلا نیز بهعنوان هدیه برای عروس در خوانچه گذاشته میشود.
رسم دیگری وجود دارد به نام شهو زمسانی که در آن عروس اولین شب چله را در خانه شوهر تجربه میکند، به این معنا که اینبار خانواده عروس باید خوانچههایی را که تمام نیازهای شب چله خانواده داماد را برطرف کند به منزل دامادشان ببرند.
از دیگر تمهیدات مردم برای گذران شب چهله این است که افراد روستا در خانه بزرگ طایفه جمع میشوند و کدورتهایی که برخی از اهالی نسبت به همدیگر دارند، در این مجلس ازبین میرود و با وساطت بزرگان رفع میشود، همچنین گردهم آمدن اقوام در خانوادهای که به تازگی یکی از اعضای آن خانواده فوت کرده از دیگر رسومی است که در شب یلدا در کردستان انجام میشود.
یکی از ویژگیهای خوب برگزاری این جشن کمک به همنوع است که البته این ویژگی در تمامی مراسمها و آئینهای مردم کردستان بهچشم میخورد، بهطوریکه اگر در هر محله افرادی از لحاظ مالی ضعیف باشد از سوی همسایهها مورد حمایت قرار گرفته و غذای شب چله برایشان تامین میشود.
غذاها، میوهها و بازیهای شب چله
غذای این شب عموما دلمه برگ مو و کلم است که گوشت را لابهلای آن میگذارند، سفره شب چله علاوه بر دلمه، شامل رب انار و شیره انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترش است. همچنین در کنار دلمه برگ مو و کلم، دلمه فلفل سبز و بادمجان نیز تهیه میشود.
بعد از خوردن غذای چرب و سنگین شب یلدا میل کردن کالک تورش(خربزه ترش) هضم غذا را آسان میکند؛ بقیه شب نیز میتوان از تنقلات متنوع که مرسومترین آنها گردو، گندم بوداده، بادام بوداده، انجیر، توت خشک، سنجد، کنجد، آنو و قیصی است و میوههای رنگارنگ شب چله از جمله هندوانه، انار، سیب، گلابی و ...نیز استفاده کرد.
تهیه و مصرف هندوانه از الزامات شب یلدا در کردستان است و مردم بر این باورند خوردن هندوانه در این شب باعث جلوگیری از تاثیر سرما در زمستان و گرمازدگی در تابستان میشود.
پس از خوردن شام نوبت انجام برخی بازیهای محلی است؛ معروفترین این بازیها در کردستان گوروا بازی یا جوراب بازی است. بازی دستهجمعی که شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم میشوند، همه مهمانها میتوانند در این بازی شرکت کنند و معمولا انجام آن با ابراز هیجانات افراد همراه بوده و چند ساعتی از شب را به خود اختصاص میدهد.
بعد از جوراب بازی نوبت به بازی دوز یا چوز در کُردی که شکل سنتی این بازی امروزی بود و با نخود و لوبیا انجام میشد، میرسد؛ همزمان که دو نفر مشغول بازی دوز هستند، دو نفر دیگر از اعضای خانواده روی کُرسی مشغول مچ انداختن میباشند؛ بعد از همه اینها دوباره آرام دور کُرسی جمع شده و مادر بزرگ یا پدربزرگ چیستان یا به اصطلاح کُردی "مهتهل" مطرح میکنند و هرکسی در تکاپوی یافتن جواب است.
همچنین بزرگان فامیل در این شب طولانی، تاریک و سرد زمستانی داستانها، متلها و افسانههای قدیمی تعریف میکردند که یکی از مهمترین آنها داستان خاتون زمهریر است.
عقاید کردهای باستان در رابطه با شب چله
در فرهنگ کردها چنین تعبیر شده است که دو چله کوچک و بزرگ وجود دارد؛ چله بزرگ 40 روز است و از اول دیماه شروع شده و تا 10 بهمن ادامه دارد؛ پس از گذشت 40 روز برادر کوچکتر یا چله کوچک از راه میرسد که تا 20 روز زنده است.
مردمان این دیار اعتقاد دارند که بعد از مرگ برادران یا چلههای کوچک و بزرگ، خواهر آنها به نام خاتون زمهریر از راه رسیده و برای مرگ برادرانش شیون میکند؛ شیون خاتون زمهریر که روز اول از مرگ برادرانش بسیار دلتنگ است بهصورت برف و باران شدید نمایان میشود و روز دوم که قدری آرامتر شد، از ابری بودن هوا کاسته میشود و بارانی آرام می بارد؛ سومین روز از شیون خاتون زمهریر نه از ابری بودن هوا خبری هست و نه بارش برف و بارانی، بلکه تنها وعده نزدیک بودن بهار را نوید میدهد.
فلسفه و ویژگی اصلی شب چله جمع شدن خانوادهها در کنار هم است؛ در این جمع شدنهاست که بسیاری از کدورتها برطرف میشود و مخصوصا امروزه که خانوادهها کمتر همدیگر را ملاقات میکنند، فرصتی مناسب برای تجدید دیدار است.
براین اساس، مردمان استان فرهنگدوست کردستان این شب را در خاطرات ذهنشان بهثبت میرسانند و از یلدا یاد میگیرند که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر باهم بودن را باید جشن گرفت.